ماجرای معلمی که ماه هاست که به دنبال حلالیت شاگردانش است
معلمی که ماه هاست که به دنبال حلالیت ازشاگردانش هست بامصاحبه باپایگاه خبری رهپویان قم،از مردم در این زمینه درخواست کمک کرد. به گزارش پایگاه خبری رهپویان قم، معلمی که ماه هاست که به دنبال حلالیت ازشاگردانش هست ،از مردم در این زمینه درخواست کمک کرد. در یک اتفاق ساده با وی آشناشدم که یک […]
معلمی که ماه هاست که به دنبال حلالیت ازشاگردانش هست بامصاحبه باپایگاه خبری رهپویان قم،از مردم در این زمینه درخواست کمک کرد.
به گزارش پایگاه خبری رهپویان قم، معلمی که ماه هاست که به دنبال حلالیت ازشاگردانش هست ،از مردم در این زمینه درخواست کمک کرد.
در یک اتفاق ساده با وی آشناشدم که یک هو حرف گرفتن حلالیت وحق الناس ولزوم گرفتن حلالیت از کسانی که به آنها ظلم کردی را پیش کشید واین بهانه ای شد برای سوژه خبری ما.
دعوتش کردم به دفتر پایگاه خبری ما تا مفصلا در این باره باهم به گفتگو بنشینیم،خود را محسن شکوریان فرد معرفی نمود وچگونگی خطور این اقدام خود را اینگونه تعریف می کند:مدتی پیش ودر هنگام گوش فرا دادن به سخنان گهربار مقام معظم رهبری(دام ظله) درباره حق الناس و..،بدنم لرزید وباخود گفتم نکنه در طی سالهای معلمی خود،بنا حق دل دانش آموزی را به درد آوردم ویا با تنبیه ناخواسته خود موجبات ناراحتی ودلخوری وی شدم!
این باعث شد که به دفتر مقام معظم رهبری تماس گرفته وکسب اجازه در این زمینه نمودم که پاسخ بر این آمد که باید از همه کسانی که فکر می کنی در حقشون ظلمی مرتکب شدی ،حلالیت بطلبی حتی دانش آموزانت چون تنبیه دانش آموزان برطبق حکم مقام معظم رهبری مجاز نبوده وگناه است.
واین باعث شد که من به دنبال اخذ حلالیت از بیش از ۵هزار دانش آموزی باشم که تاکنون ودزطی۲۶سال معلمی خود آنها را تربیت نمودم.وهم اکنون دوماه از این تصمیم می گذرد وتاکنون موفق به گرفتن حلالیت از ۵۰دانش آموز خود شدم که برخی از آنها هم اکنون متاهل نیز شده اند!
وی می افزاید:متاسفانه خیلی از دانش آموزانی که در طی این سالها شاگرد من بوده اند هم اکنون در قم نیستند وبه جاهای دیگر رفتم وامیدوارم از طریق پایگاه خبری شما وکلیه رسانه هایی که خبرشمارا برای احترام به مقام معلم بازنشر خواهند نمود،بتوانم به این هدفم برسم.چون در صورت نگرفتن حلالیت ،نمی دانم که آن دنیا چگونه پاسخگوی اعمال خود باشم.
این معلم مهربان در ادامه می گوید:من در سال ۷۲ودر مدرسه امیر کبیر باجک شغل معلمی خود را آغاز نمودم ودر سال ۷۳نیزتا۷۵ در مدرسه امجدی تدریس ومعاون مدرسه بودم ودر همان سال در مدرسه ثامن الحجج فلکه پلیس اظافه کاری می نمودم.
بعدش در مدرسه راهنمایی جمهوری اسلامی کلهری درسال ۷۶تدریس کردم.بعدش مدرسه خاتم النبیین پشت میدان کهنه از۷۸ الی۷۹معاون ومعلم آنجا بودم در سالهای ۸۰تا۸۲نیز در مدرسه شهید هادی کریمی نوبهار مدیر بودم،درسال ۸۲تا۸۳در مدرسه حافظ تدریس نمودم.ازسال ۸۳تا۸۶ ثامن الحجج بودم بعدش رفتم مدرسه مرصاد در خ شهید کلهری ومدرسه شادیان در خ هنرستان از ۸۶تا ۸۸،از۸۹تا۹۲نیز مدرسه شهدای گمنام شهرک اندیشه زاویه بودم وهمان سال نیز در مدرسه شهید اشرفی اصفهانی شهر قنوات به تدریس مشغول بودم وتاکنون نیز هستم.هم اکنون نیز در مدرسه مرصاد در حال تدریس هستم.
تنها آرزوی که دارم،بتوانم تا عمری که دارم،ودر قید حیاتم،وقبل از اینکه دیر بشود،از دانش آموزانم کسب حلالیت کنم.بنابر این از سرورانی که این مطلب را می خوانند ،عاجزانه درخواست دارم که در این امر یاری گر من باشند.
وی خاطر نشان می کند:من کلیه مدارسی که در آنجا معلمی کردم را با ذکر سال فعالیت در آنها را بیان نمودم ،بنابر این هرکس که در آن سالها شاگرد من بوده ومن به ناخواسته اون را تنبیه نمودم،درخواست دارم که با ارسال پیامک به شماره ای که ذکر کردم،با ذکر نام وسال تحصیل خود،حلالیت خودش را به من اعلام کند.
۰۹۱۹۸۵۳۲۰۳۳آقای شکوریان
از این معلم مهربان ودوست داشتنی که برخلاف برخی ها (هرچند خیلی خیلی اندک) اقدام به تنبیه دانش آموزان خود به روش ناپسند می کنند،گرچه بیاد ندارد که تنبیهی کرده باشد،اما برای دانش آموزانی که احتمال می دهد ! آنهارا تنبیه کرده باشد،درخواست حلالیت می کند وتاکنون به دومدرسه شهید هادی کریمی نوبهار ومدرسه خاتم النبیین پشت میدان کهنه برای اخذ حلالیت مراجعه نموده است،خدا حافظی می کنم.
به راستی،چه عواملی باعث می شود تامعلم ها شاگردانشان را تنبیه کنند؟مگر نه اینکه معلمی شغل انبیاء است؟پس چرا مانند انبیاء با دانش آموزان خود به مهربانی برخورد نمی کنیم؟
جا دارد که به نوبه خود از تمامی معلمان مهربان کشور،این پیام آوران مهر وعطوفت ودانش افزایی ،تشکر وقدردانی کنم ودستان معلمان گذشته خودم را از دور می بوسم وبرای معلمان درگذشته خودم نیز طلب آمرزش وغفران می کنم.
ای معلم ای سر و پا جان من
ای طلوع مهتاب تابان من
ای که بی تو کوه علم ریزد زمین
ای هستی ،ای خورشید تابان سفید
اگر بی تو باشد هم جهان
نخواهم زنده ماند ای روح من
باز خوبه ایشون به دنبال حلالیت هستن .ما که تا اونجا که خاطرمون هست از معلم و ناظم و مدیر گرفته تا اساد انشگاه اکثرا به ما مدیونن. دهه شصت بودیم و معلم ها تنبیه بدنی میکردن بله حتی معلم و ناظم های خانوم و با القاب زشت آدمو خطاب میکردن تازه با اینکه درسخون و منظبط بودیم بازم این کارها رو میکردن تو دانشگاه هم استادهایی بودن که فرق میذاشتن و اگه از کسی خوششون نمی اومد اونو اذیت میکردن. نمیدونم ولی سیستم آموژشی و فرهنگی کشورمون اصلا اخلاق مدار نیست و تنها چیزی که روش تاکید دارن علم اموزی و موفقیت و کسب جایگاه اجتماعیه . اینو بسیاری از فعالان عرصه علم و فرهنگ با رفتار و بیان به خوبی نشون دادن.فقط یک اتیکت دکتر و مهندس و استاد و علامه شده نشانه موفقیت و مقبولیت.اما شرافت انسانی و بها دادن به اون هیچ جایگاهی نداره.