“پيام شهادت شهيد على اكبر رنجبر به مديران و مسولان”

چند روز گذشته درگيرى اراذل و اوباش با پليس منجر به شهادت يكى از نيروهاى پليس در استان فارس گرديد كه باعث تألم خاطر مردم و به ويژه نيروهاى پليس شد و همچنين منجر به واكنش بسيارى از مديران، مسولان، نمايندگان مجلس و فرماندهان نيروى انتظامى شد كه خواستار بيشتر شدن اختيارات پليس در استفاده نمودن از اسحه جهت بازدارندگى و دفاع از خود شدند كه در اين مقال به ذكر نكاتى پيرامون اين رويداد پرداخته مى شود.

پایگاه خبری رهپویان قم .✍️داريوش كشاورز: در اينكه در برخورد با اراذل و اوباش مى بايست كاملا جدى بود جاى هيچ شك و بحثى نيست.

در اينكه استفاده از قدرت اسلحه مى تواند بعنوان يك نيروى لازم، بازدارنده و دفاعى باشد جاى شك و بحثى نيست.

اما آنچه در مورد اين مسائل مى بايست به طور جدى مد نظر باشد اين است كه نيروهاى پليس با دستيابى به اختيارات بيشتر آموزش هاى لازم در اين زمينه را نيز ببينند و در جايى و تا جايى كه امكان دارد در درگيرى ها از اسلحه استفاده ننمايد و از ابزارهاى ديگر از جمله اسپرى فلفل، گاز اشك آور و… جهت ناكارآمد كردن و دستگير نمودن اراذل و اوباش و مجرمين استفاده نمايد.
تا خدايى ناكرده پليس كه بعنوان يك نيروى ايجاد امنيت و پيشگيرى از قتل است ،کسی درباره زحمات بی شائبه آن ایجاد شبهه نکند.

و آنچه در تحليل اينگونه رويدادها و حادثه شهادت شهيد رنجبر بسيار مهم و با اهميت است شناخت چرايى و چگونگى به وجود آمدن اينگونه مسائل در يك جامعه است كه به مسائل عميق جامعه شناسى و مردم شناسى، روانشناسى و روانشناختى، اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى، سياسى، هنرى و… ارتباط بسيار دارد و جهت روشن شدن چگونگى ارتباط اين مسائل به يكديگر و ايجاد نا امنى در جامعه نياز به ده ها صفحه تحليل و ساعت ها صحبت كردن است كه متاسفانه تا كنون مديران و مسولان ما نسبت به آن ناآگاه و بى توجه بوده و بدان نپرداخته اند كه اگر اينگونه نبود وضع اينگونه نبود و تا به اين مسائل به طور عميق، گسترده و ريشه اى پرداخته نشود در بر همين پاشنه مى چرخد و راه حل سلبى با اين پديده ها همانند آن داستان معروف است كه ديوانه اى در بالاى پل رهگذران را به رود پرت مى كرد و فردى نيز پرت شدگان در رود را نجات مى داد در حالى كه راه چاره گرفتن فرد مجنون بود و در اينجا راه حل بسيارى از مسائل پرداختن به مسائل عنوان شده (روانشناسى، جامعه شناسى و…) است.
به اميد روزى كه هيچ فرد اين جامعه شهيد و كشته نشود يعنى با راهكارهاى درست و لازم فرد عقده اى و رنجورى در جامعه يافت نشود كه راه حل اصلى پرداختن به مسائل رنج، عقده و …است

كه با اهميت گماردن به مسائل گفته شده ديگر حادثه اى رخ نمى دهد كه نيازى به جبر و اسلحه باشد.
و اگر اينگونه نشود بطور علمى و كارشناسى بايد گفت كه تنها استفاده نمودن از راهكارهاى سلبى نه تنها هرگز مشكل را حل نمى كند بلكه به ريشه دار تر شدن، نهادينه تر شدن و گسترش خشم و خشونت، افسردگى و نااميدى بيشتر جامعه مى انجامد و كليد اصلى حل اين مسائل بيشتر در دست مسولان تراز اول مملكت و نمايندگان مردم در مجلس است.
و در پايان با بيت شعرى يادداشت را به انتها مى رسانم.
“نگه كن عقده در هم فشرده
چه خواهد كرد با روحى كه مرده”

كنشگر اجتماعى، رسانه اى – شيراز ١٤٠٠/١١/١٨

هر آنچه که درمقاله آمده صرفا بیان دیدگاه نویسنده محترم مقاله است.پایگاه خبری رهپویان قم