تبریک عید قربان توسط مهرورزان حامی سالمندان
مردم نوع دوست عضو گروه مهرورزان حامیان سالمندان عصر امروز باحضور در آسایشگاه سالمندان فاطمیه قم،ضمن تبریک عید قربان به آنان،شادی خاطره انگیزی برای آنان رقم زدند. به گزارش خبرنگار پایگاه خبری رهپویان قم ،در روز عید قربان ، مردم نوع دوست عضو گروه مهرورزان حامیان سالمندان عصر امروز باحضور در آسایشگاه سالمندان فاطمیه قم،ضمن […]
مردم نوع دوست عضو گروه مهرورزان حامیان سالمندان عصر امروز باحضور در آسایشگاه سالمندان فاطمیه قم،ضمن تبریک عید قربان به آنان،شادی خاطره انگیزی برای آنان رقم زدند.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری رهپویان قم ،در روز عید قربان ، مردم نوع دوست عضو گروه مهرورزان حامیان سالمندان عصر امروز باحضور در آسایشگاه سالمندان فاطمیه قم،ضمن تبریک عید قربان به آنان،شادی خاطره انگیزی برای آنان رقم زدند.
عید قربان تداعی یک کار ارزشی است بنام قربان کردن .قربان کردن هوای نفس،اطاعت وتسلیم در مقابل ولی امر که از جانب خداوند یک دستوری برای اجرا داشت واز همه مهمتر،از خود گذشتن وتخلی از بزرگترین سرمایه زندگی یعنی فرزند در راه خدا(که ما درطول دوران دفاع مقدس بارها از این صحنه ها توسط مادران وپدران ایرانی دیده بودیم).
به همراه اعضای گروه مهرورزان حامیان سالمندان وارد آسایشگاه سالمندان فاطمیه می شویم،متولیان آن به گرمی به استقبال ما می آیند ودر بدو ورود تاکید می کنند که حتما حریم خصوصی سالمندان رعایت شده واز عکس گرفتن از آنان اجتناب شود.
مادران دوست داشتنی بادیدن خانمها وآقایان مهر ورز ،به وجد می آیند،عده ای گل وشیرینی به آنان تقدیم می نمایند.عده ای از بانوان گروه پای هم صحبتی با مادران سالمند ساکن این آسایشگاه می نشینند که به دنبال هم صحبت بودند .
عده ای نیز بابرگزاری جشن وشادی،خوشحالی ونشاط را به این عزیزان هدیه می کنند. خلاصه هرکس به نحوی سعی در تزریق شادی دارد.
اینجا خبری از منیت ها نیست،اینجا همه باهم عاشقانه آمده بودند از کودک خردسال گرفته تا افراد بزرگسال ،تا تجلی عشق ومهر ورزی ونشاندن شادی را معنا کنند.
اینجا همه برای اجرای یک نمایش واقعی وبدون هیچ دیالوگی آمده بودند،نمایش عشق ومهر ورزی به هم نوعی که چشمانش برای آمدن یک همزبان به در دوخته شده است.
اینجا لبخندها،بغضها،شادی ها و…در هم آمیخته شده تا یک معجونی جدید رقم بخورد بنام اکسیر مهر ورزی .
با خود زمزمه می کنم: موی سپید تو، کتاب پربهای تجربه هاست و سینه ات مالامال از آلام زندگی. تو از غصّه ها، قصّه های بسیار شنیده ای. تو گنج رنج های روزگاری و تقویم نانوشته عبرت ها. گفته های تو روشنی بخش راه زیستنمان و چشمان کم سوی تو، ستاره های شبستانِ زندگی ماست. دست های پینه بسته ات جغرافیای دردهای زمین است و چین های پیشانی ات تاریخ مرارت های روزگار.
روز عید قربان،حسین کبابی
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0