سخنان آيت الله محمد جواد فاضل لنکرانی در پایان درس خارج اصول
حضرت آيت الله حاج شیخ محمد جواد فاضل لنکرانی (مدّ ظلّه العالی) در پایان درس خارج اصول روز چهارشنبه ۲۳ / ۸ / ۱۳۹۷ باطلاب به ایراد سخن پرداختند. به گزارش پایگاه خبری رهپویان قم ،در این سخنان آمده : بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمين و صلی الله علی سيدنا محمد و […]
حضرت آيت الله حاج شیخ محمد جواد فاضل لنکرانی (مدّ ظلّه العالی) در پایان درس خارج اصول روز چهارشنبه ۲۳ / ۸ / ۱۳۹۷ باطلاب به ایراد سخن پرداختند.
به گزارش پایگاه خبری رهپویان قم ،در این سخنان آمده :
بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمين و صلی الله علی سيدنا محمد و آله الطاهرين
چند جمله شهادت امام حسن عسكري عليه السلام است عرض کنم اولاً به پيشگاه مقدس امام زمان (عج) تسليت عرض ميكنيم و اميدواريم كه از يك جهت شهادت امام عسكري هست، از يك جهت هم آغاز ولايت و امامت امام زمان (عج) است، امام عسكري برحسب روايتي فرمودند كه شايد زياد شنيديد، حضرت فرموده است «ليس في العبادة كثرة الصيام إلي الصلاة و إنما العبادة كثرة التفكر في أمر الله» خيلي روايت مهمي است مخصوصاً براي ما. در روايت ميفرمايد كثرت عبادت به كثرت صيام و صلاة نيست، بگوئيم حالا يك كسي شب تا صبح عبادت ميكند، شب تا صبح نماز ميخواند، روزها را روزه ميگيرد، اين عبادت هست، البته روشن است صلاه خصوصیتی ندارد بلکه همه عبادات ظاهری از قبیل حج ، جهاد و بقیه نیز از این موارد داخل است. اما عبادت واقعي تفكر في امر الله است.
اولاً امر الله چيست؟ ثانياً چرا امر الله يك طرف كفه ترازو قرار ميگيرد و نماز و روزه و حج و جهاد و همه اينها يك طرف قرار ميگيرد؟ آنچه كه در اين وقت مختصر ميشود عرض كنيم امر الله يعني آنچه كه مربوط به خداي تبارك و تعالي و شئون خداست. خدا كيست؟ چيست؟ چه حقيقتي است؟ چه اوصافي دارد؟ چه كمالي دارد؟ منزه از هر نقصي است. انسان دائماً در اين فكر كند. البته اين سفارش شده كه خيلي هم نبايد تبعد كرد اين را از مرحوم آقاي طباطبائي قدس سره نقل ميكنند كه اين روايت مربوط به عوام است، اينكه توصيه شده در ذات خداخيلي فکر نكنيد چون منتهي به نتيجه بدي خواهد شد اين مربوط به عوام است كه قدرت و كشش ندارند، عوام نامتناهي نميفهمد! عوام بگوئيم يك وجودي كه ازلي و ابدي است را نميفهمد، اما فرموده خواص بايد فکر كنند، حالا اين هم بالأخره در جاي خودش حتماً بحثش را ديديد، بايد از مرحوم طباطبائي پرسيد كه چه قرينهاي بر اين معنا داريم؟ اگر بخواهيم به عوام مقيّد كنيم قرينه ميخواهد، در حالي كه اين چنين روايات اطلاق دارد . درحالی که روایات نهی از فکر کردن در ذات خدا می کند اطلاق دارد وقرینه ای بر اختصاص عوام نداریم و تحقیق در محل خود باشد .
ولي امر الله اين است تا حدّي كه ما بتوانيم در مورد خدا، صفات خدا، شئون خدا، مخلوقات خدا، تكوين خدا، تشريع خدا، اينها ميشود امر الله، انسان يك وقتي نماز ميخواند و يك وقتي هست كه ميگويد خدا چرا نماز را بر من واجب كرد؟ اين ميشود امر الله. خدا چه هدفي از اين تشريع داشت؟ چرا من را خلق كرد؟ آيا آنچه غايت خدا از خلق من بوده چه مقدار از آن را محقق كردم؟ اينها همه امر الله ميشود. تكوين امر الله است، تشريع امر الله است، خود حقيقت خدا امر الله است، قيامت امر الله است، ظهور حضرت حجت (عج) امر الله است، آن آيه شريفه اي كه هست اتي امر الله فلا تستعجلوه يكي از تأويلهايش امر الله تطبيق شده بر قيام حضرت حجـت (عج).
ما خودمان يك بحثي داريم در معناي امر الله كه در آيات مربوط به مهدويت مطرح كرديم، من آن زمان ميگشتم ببينم اين تفاسير را، اينهايي كه قرآن را ترجمه كرده امر الله را به دستور خدا معنا كردند، تمامش غلط است، اينكه قبلاً گفتم بعضي از شروح از روي هم مينويسند، در زمان ما اكثر ترجمههاي قرآن از روي هم مينويسند، كم است كه يك كسي خودش مستقلاً بنشيند يك ترجمهاي را بنويسد. امر الله به معناي دستور خدا نيست. من آن زمان شايد هفت هشت ترجمه را ديدم كه همه نوشتند دستور خدا. امر الله يك حقيقتي است، آنچه كه من از آيات قرآن با قرائن استفاده كردم، آنچه كه مسلم محقق خواهد شد، قيامت امر الله است، ظهور امام زمان امر الله است، اينها ميشود امر الله. حالا آن هم باز مصاديقش هست ولي در يك معناي كليتر تكوين امر الله است، خود اساس تشريع امر الله است، انسان تفكر در اينها كند، اين كار ما امر الله است، اين تفكر در امر الله است. ما كه درس ميخوانيم وتحقیق و پژوهش و اجتهادمی کنیم در طریق امر الله است . ميخواهيم برسيم به اينكه بالأخره آن تشريعي كه خدا كرده چي هست و چه بوده؟ اگر اين را براي خودمان محور قرار بدهيم واقعاً دائماً دنبال اين هستيم و دعا ميكنيم كه خدايا فراغتي براي ما ايجاد كند كه ما در خود تو و امر و شئون تو تفكر كنيم، دنبال اين نيستيم كه خودمان را مطرح كنيم، خودمان را قطب كنيم، با همه بيسوادياي كه داريم خودمان را استاد اخلاق مطرح كنيم. واقعاً فاجعه است كسي آيات قرآن را غلط ميخواند،وغلط معنی می کند ، خودش را به عنوان يك قطب مطرح ميكند به عنوان استاد اخلاق مطرح ميكند!
آقايان طلبهها مراقب باشيد و تأسف اين است كه آدم ميبيند پاي صحبت چنين افرادي عمامه به سرها نشستند، اينها كشف از تنزل علمي حوزه دارد، خيلي حوزهي ما تنزل پيدا كرده، وقتي هم سوابق تحصيلياش را به آدم ميگويند اينكه تا پايه شش بيشتر امتحان نداده، مراقبت كنيم الگوي هر طلبهاي بايد ائمه معصومين باشد، اصلاً اين الگوي اصلي وجود مبارك پيامبر و ائمه معصومين است اين الگو است، حالا بزرگان ما كه عمري را طي كردند بويي از اين ائمه را پيدا كردند آدم به آنها هم ارادت پيدا ميكنند و الا يك طلبه كم سن و سالي را ميخواهند به الگو و قطب اخلاقي، آن هم با چه دروغها و مسائلي! كه اين مسئوليني كه ميآيند براي مردم گزارش ميدهند واقعاً ما خجالت ميكشيم، حوزه اينطور شده؟!
التفكر في امر الله اين خودش يك درس است يك دستور است، ميگويند دستور العمل به ما بدهيد، همين اقايي كه ميگويم اينهايي كه گزارش ميدادند ميگفتندیک عدد جعلی را برای بعضی اذکار ذکر میکند. يك بار ميگويد ۱۲۰۳ بار اين ذكر را بگو، به چه استنادي؟ همينطور بازي كردن با دين است، اينها خطري است كه براي حوزه است، مردم بيچاره هم فكر ميكنند هر كس اين عمامه به سرش هست تا ميگويد حسين اشك هم ميريزد تمام معارف در درون سينه او وجود دارد. كِي تو امام حسين عليه السلام را شناختي؟ كسي كه امام حسين را شناخته دين را درست ميفهمد و مطرح ميكند، اين خودش دستور العمل است، دنبال این چنین آدم نرويد. دنبال کسی بروید که مراتب علمی او برهمگان محرز باشدو به مراتب بالایی از تقوی رسیده باشد اگر كسي را ديديد مهذّب است ولي سواد ندارد خيلي خطرناك است! واقعاً هم اگر مهذب باشد. از يك طرف برهان است كه تهذيب بدون علم نميشود مگر يك تهذيب خيلي درجه پائيني، انما يخشي الله من عباده العلماء اين برهان ماست، آدم تا عالم نشود مهذّب نميشود، اگر يك بيسوادي ادعاي تهذيب كرد دروغ ميگويد ظاهرسازي است، فريب كاري است، حالا اگر يك مُلاي فقيه بزرگي كه الحمدلله هستند بزرگان و اساتيد ما در حوزه، آدم برود سراغ اينها، حوزه ما طوري ميشود كه بزرگاني كه نظير اينها در تاريخ حوزه كم بوده و الآن ما داريم، ما طلبهها داريم اينها را رها ميكنيم و ميرويم سراغ افراد بيسواد و بيتقوا كه معلوم نيست كه نتيجهاش چيست؟ اقایان طلاب دستور واقعی این روایت همين است التفكر في امر الله، معرفة الله، معرفة النفس، بنشينيد در خلوت و در دل شب واقعاً بگوئيد خدايا من تو را نميشناسم و بايد كمك كني كه من تو را بشناسم، انسان اينطور ارتباط با خدا پيدا كند و خدا دستگيري كند ان شاء الله.
وصلي الله علي محمد و آله الطاهرين
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0